گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
ماهنامه موعود شماره 25
فجر مقدس- 5








مجتبیالسادة ترجمه محمود مطهرينیا حوادث بر طبق تقویم سال ظهور اشاره : در بخشهاي قبلی این سلسله مقالات با برخی
نشانههاي مخصوص سال ظهور امام عصر(عج آشنا شدیم و اینک به بررسی سلسله رویدادهایی میپردازیم که در آخرین ماههاي
پیش از ظهور آن حضرت رخ میدهد. جریانات و اتفاقات ماه رجب در این قسمت به اهم حوادثی که در ماه رجب و در واقع پنج
ماه پیش از ظهور حضرت اتفاق خواهد افتاد اشاره خواهیم کرد که این مطالب را از روایاتی که در اینباره بودهاند استخراج
نمودهایم 1 باران شدید و فراوان در سالی که بناست حضرت مهدي ع ظهور کنند قحطی به طور جدي شیوع یافته و در بیستم ماه
جماديالاول چنان بارانی میبارد که از زمان منزل گرفتن حضرت آدم در زمین بیسابقه است که این باران تا دهم ماه رجب ادامه
مییابد. از امام صادق ع نقل شده که فرمودند: وقتی قیام قائم ع نزدیک شود در ماه جماديالثانی و ده روز از رجب بر مردم بارانی
میبارد که خلائق همانند آن را ندیده باشند 1 . و شیخ مفید در الارشاد چنین آورده است که سپس به بیست و چهار باران ختم
صفحه 23 از 54
میشود که زمین را پس از مرگش زنده میکند و برکاتش نمایان میشود. 2 همانگونه که از این روایات برمیآید از علایم
قریبالوقوع ظهور حضرت مهدي ع نزول بارانهاي شدید و آبهاي فراوان آسمانی است که به نوعی براي ] عصر [ ظهور زمینه
چینی شود تا زمینها براي زراعت و کشاورزي پربار و بابرکت پس از این حالت فقر و خشکسالی که داشتهاند آماده شود. بارش
باران عادي چیز عجیب و خارقالعادهاي نیست جز اینکه مدت یا میزان آن بارش غریب باشد که بنابر روایات موجود، تأکید بر این
بارانها به جهت بیان و ابراز اعجازگونه بودن آنهاست با توجه به آنچه گفته شد حقیقت صحبت امیرالمؤمنین ع را میفهمیم که
فرمودند: شدیداً از آنچه میان ماه جمادي و رجب واقع میشود در عجبم 3 نظریات مختلفی درباره مدت این بارانها بیان شده است
حجۀالاسلام علی کورانی در کتاب خود مینویسند: بعید نیست که این بارانی که از جمادي تا رجب ادامه دارد پس از ظهور
حضرت نازل شود؛ چرا که تعدادي از علایم ظهور از باب توسع و گستردگی محدوده ] عصر ظهور [ به این عنوان نامگذاري شده
است 4 . لکن نظر آیتالله سید محمد صادق صدر که آن را از نشانههاي ظهور برمیشمرند قابل قبولتر به نظر میرسد. ایشان چنین
میگویند: با توجه به فراوانی آب و باران نازل شده بهتر است آن را پیش از ظهور بدانیم چرا که اگر پس از ظهور واقع شود مانع
برخی از فعالیتها و وعدههایی میگردد که بناست حضرت آنها را انجام دهند و بدانها جامۀ عمل بپوشانند، پس مقدم دانستن آن
بر ظهور هم فایدههاي متعارف باران را در بر خواهد داشت و هم با دیگر فواید اثري دو چندان میتوان براي آن تصور کرد. 5 البته
این نکته را هم متذکر شویم که احادیث و روایات به مکان و کیفیت بارش این بارانها اشارهاي نکردهاند اما آنچه مهم است این
است که این بارانها را به عنوان نشانه و علامتی براي نزدیک شدن زمان ظهور در نظر بگیریم حال چه نحوة باریدن آن با بقیه
بارانها متفاوت باشد، چه مقدار و یا مکان آن 2 شورش سفیانی (از علایم حتمی ظهور) مردي شورش میکند که به او سفیانی
گفته میشود (عثمان بن عنبسه از تبار ابوسفیان و از نسل یزید بن معاویه در وادي یابس (تنگه بیآب و علف که در محدودة
شامات (درة دمشق میباشد نمایان میگردد. او سمبل و نمونه آن دسته از حکام و فرمانروایان کشورهاي اسلامی است که در عین
انحرافاتشان با حق سرف ستیز دارند که بعد از وي چنین کسانی دیده نخواهند شد و پس از او نسل چنین سردمدارانی منقرض
خواهد شد. زمان خروج و شورش او طبق روایات معتبره 6 در ماه رجب است و احتمالًا در دهه آخر و روز جمعه باشد که میان
ظهور حضرت در مکه مکرمه و شورش سفیانی تنها شش ماه فاصله است امام صادق ع میفرمایند: سفیانی از نشانههاي حتمی است
و ] آغاز [ شورش او در ماه رجب خواهد بود. بر نواحی و شهرهاي پنجگانه نه ماه حکومت میکند و ] حکومتش [ حتی یک روز
هم بیش از 9 ماه طول نخواهد کشید. 7 امام باقر(ع میفرمایند: سفیانی و قائم ع هر دو در یک سال ] نمایان میشوند [ هستند. 8 در
حدیث فرمودند: خارج شدن سفیانی و یمنی و سید خراسانی در یک سال و یک ماه و یک روز است به همان ترتیب که دانههاي
تسبیح به دنبال هم میآیند، آنها هم پشت سر هم و بلافاصله نمایان میشوند. 9 در این حدیث هم چنین بیان کردند:
علیبنابیطالب ع به من فرمودند: درگیري دو سپاه در شام با یکی از آیات الهی است از ایشان پرسیدند: چه آیهاي یا امیرالمؤمنین
فرمودند: لرزشی شدید در شام به وجود میآید (شاید اشاره به زمین لرزههاي مورد بحثمان باشد) و بیش از صد هزار نفر کشته
میشوند که این جریان را خداوند مایۀ رحمت و آرامش مؤمنین و عذاب کافران قرار میدهد. وقتی چنین شد به سوارانی بنگرید
که مرکبهاي (یابو) سیاه و سفید و گوش و دم بریده و پرچمهاي زرد دارند. هر که را از مغرب تا شام که در مسیرشان باشد
میکشند. این جریان در زمان بیتابی و اندوه شدید و مرگ سرخ رخ میدهد پس از آن منتظر فرو رفتن قریه و روستایی در دمشق
باشید که به آن مرمرسا 10 گفته میشود، و سپس پسر هند جگرخوار از وادي یابس (دره بیآب و علف شورش میکند تا اینکه بر
منبر دمشق قرار بگیرد. وقتی چنین شد منتظر خروج و قیام مهدي ع باشید. 11 که این حدیث آغاز حرکت سفیانی را به خوبی ترسیم
میکند. شاید بهترین تحلیل و بیان از فعالیتهاي سفیانی و مصیبتها و سختیهایی که جامعه اسلامی را بدان مبتلا میکند
سیدجلیلالقدر علامه سید محمد صادق صدر داشته باشد که صحبتهاي ایشان را با اندکی دخل و تصرف در اینجا میآوریم
صفحه 24 از 54
دمشق (شام در آن زمان میدان جنگهاي داخلی و تنازعات مسلحانه میان گروههاي سهگانه (تحت فرمان ابقع اصهب و سفیانی ..
که مانند مرکز ثقل نیروهاي سیاسی و نظامی میشود) خواهد شد. هر سه از صراط مستقیم حق منحرف گشتهاند و هر کدام تاج و
تخت و حکومت را براي خود میطلبند روایات تفکرات و عقاید آنها را براي ما به روشنی بیان کردهاند ابقع و سپاهیانش با
سفیانی میجنگند که منجر به پیروزي سفیانی و کشته شدن ابقع و یارانش میشود. در جنگ سفیانی با اصهب هم چنین اتفاقی
تکرار میشود. و فاتح نهایی جنگها سفیانی است این اتفاقات مصداق بارز این آیه است که فَاختَلَفَ ألَاحزابف مفن بفینفهفم فَوَیلٌ
للّذینَ کَفَروا مفن مَشهدف یَومف عظیمف 12 . احزاب با هم بر سر آنچه در میانشان بود اختلاف کردند پس واي بر آنها ] از آنچه
[ در قیامت ] بر سر آنها خواهد آمد [ . مقر فرماندهی سفیانی در زمان حکومتش شام خواهد بود و اهالی آنجا از او پیروي خواهند
کرد (به جز تعداد کمی سفیانی در این زمان بر مناطق پنجگانۀ دمشق حمص فلسطین و اردن و قنسرین حکومت میکند. وقتی که تا
این حد مسیر را براي خود هموار میبیند به عراق هم طمع میکند و به این فکر میافتد که سپاهی را به آنجا گسیل دارد. لذا با
سپاهی که حداقل هشتاد هزار نفر نیرو دارد و خود فرماندهی آن را برعهده گرفته به آنجا میرود. در میان راه با سپاهی که
فرمانرواي عراق براي دفع و مقابله با آنها گسیل داشته مواجه میشود. این دو سپاه با هم در منطقۀ قرقیسیا (واقع در سوریه و در
نزدیکی عراق مشغول پیکار میشوند. تركها ] روسها [ و رومیان ] اروپاییان و آمریکاییها [ هم به آتش جنگ دامن زده و خود
000 نفر از ستمکاران و جباران در آن کشته / هم در آن شرکت میکنند. جنگ طولانی و شدیدي واقع میشود و حدود 100
میشوند که مقصود از ستمکاران آن دسته از گنهپیشگان منحرفی است که در آن زمان هلاك میگردند. به این جهت منطقه از
شر عمده این سپاهیان که ممکن بود پس از ظهور حضرت مهدي ع در مقابل او جبهه بگیرند خلاص میشود. در این کشت و
ارضالجزیره (بینالنهرین عراق به ناچار با یمنی روبرو » کشتار بزرگ هم سفیانی پیروز میشود و وارد عراق میگردد. در آنجا در
میشود که بر او هم فایق آمده و آنچه را که سپاهیان یمنی طی جنگهاي خود در منطقه به دست آورده بودند تصاحب میکند؛
سپس راهی کوفه شده و در آنجا دست به کشتار و اعدام و اسیر کردن مردم میزند. یاوران و یاریگران خاندان حضرت محمد(ص
را به همراه یکی از منسوبین به اهل بیت ع شهید میکند. سپس جارچی او در کوفه ندا میدهد که هر کس سر یکی از شیعیان علی
ع را بیاورد هزار درهم (مژدگانی میگیرد. لذا همسایه به همسایهاش به این بهانه که در اسلام هم مذهب نیستند حمله کرده و
«. این هم از آنهاست گردنش را میزند و سر او را به حکومت سفیانی تحویل داده و از آنها هزار درهم میگیرد » : میگوید
جنبشهاي ضعیف و سرپیچیهاي کوچکی که در کوفه توسط اهالی آن رخ میدهد نمیتوانند این شهر را از سیطرة سپاه سفیانی
خلاص کنند بلکه سفیانی رهبر این جنبش را مابین حیره و کوفه به شهادت میرساند و پس از آن هم خونهاي زیادي بر زمین
ریخته میشود. با هموار گشتن جریان حکومت وي در عراق به لشکرکشی به ایران هم طمع کرده و راهی آنجا میشود. حوالی
شیراز (باب اصطخر) در کارزار و میدان جنگی با سید خراسانی روبرو میشود. سفیانی در عین حال به حکومت بر دیار حجاز هم
طمع کرده و سپاهی را به فرماندهی خزیمه که از بنیامیه است بدانجا اعزام میکند (اکثر روایات بر اینکه خود سفیانی در این سپاه
نیست تأکید میکنند). سپاه با تمام نیروها و امکاناتش به سمت مدینه حرکت میکند و این در حالی است که در این ایام حضرت
مهدي ع در آغازین روزهاي ظهور خویش در مکه به سر میبرند و پیگیر اخبار سفیانی هستند. سفیانی سپاهی مجهز را به سمت
مکه گسیل میدارد تا به قتل و کشتار بیرحمانه آن حضرت و سپاهیانشان اقدام کنند. آنگونه که از سیاق روایات برمیآید این
سپاه همان سپاهی است که سه روز به غارت و کشتار مردم مدینه و تخریب مسجدالنبی ص مشغول بوده است از آنجا که مکه حرم
امن الهی است و کسی که در آنجا ساکن شده است نباید بر جان خویش خوفناك باشد و با توجه به این که حضرت مهدي ع
رهبري است که براي روز موعود و هدایت بشریت و جهانیان ذخیره شده ضرورت و مصلحت هر دو اقتضا میکند که این سپاه از
بین رفته و قضاي الهی بر آنها جاري گردد. با معجزهاي الهی بیابان این سپاه را میبلعد و جز دو نفر اثري از بقیه نمیماند (این دو
صفحه 25 از 54
13 «. خبر یقینی را از جفهَینه بشنوید » : نفر که به بشیر و نذیر ملقب میشوند از قبیله جفهَینهاند و به همین جهت است که میگویند
این دو نفر مردم را از آنچه بر سر رفقا و همراهانشان آمده خبر میکنند. علیرغم این که بنابر تقدیر الهی بخشی از سپاه سفیانی به
زمین فرو میروند از آنجا که سوریه عراق اردن فلسطین و منطقه وسیعی از شبه جزیره عربستان تحت سیطره سفیانی است حکومتش
در منطقه پابرجا میماند. مدتی کوتاه پس از بلعیده شدن سپاه در بیابان حضرت مهدي ع حرکت میکند و او را با سپاهش به عراق
بازمیگرداند. پس از آن با هم درگیر شده و حضرت بر او فایق آمده و او را به هلاکت میرساند. که این جریان در منطقه رمله
اتفاق میافتد. حضرت بر تمام منطقهاي که سفیانی بر آن حکومت میکرد تسلط مییابند و از این به بعد فرصت مناسبی براي
پیروزي جهانی حضرت مهدي ع فراهم میشود. 14 در ادامه بعضی از احادیثی را که بر حرکت سفیانی تأکید دارند به قدري که با
توجه به منابع حدیثی براي ما مقدور است بیان میکنیم حضرت علی ع فرمودند: فرزند هند جگرخوار از وادي یابس (دره خشک
وبیآب و علف شورش میکند. مردي است که قامتش متوسط چهرهاش زشت و کریهمنظر است چهارشانه و درشت هیکل میباشد
و در صورتش آثار آبله دیده میشود. ظاهرش یک چشم به نظر میرسد نامش عثمان و فرزند عنبسه است و از فرزندان ابیسفیان
وارد شام شده و منبر آن را تصاحب میکند. 15 امام باقر(ع در حدیثی طولانی فرمودند: ناچار بنی فلان حکومت را به دست
خواهند گرفت و پس از آن دچار اختلافات شده و حکومتشان از هم میپاشد و پراکنده میشوند تا اینکه سید خراسانی از مشرق و
سفیانی از مغرب خروج میکنند و هر کدام از منطقۀ خود به سمت کوفه مانند اسبان مسابقه میشتابند تا اینکه بنیفلان به دست
آنها هلاك میشوند و از آنها حتی یک نفر باقی نخواهد ماند. 16 جابر جعفی از آن حضرت طی حدیث طولانی دیگري نقل
میکند که فرمودند: ... و منادي که از آسمان ندا میدهد 17 و صدایی از ناحیه دمشق حکایت از پیروزي میکند ] سر و صداها
خبر از اجتماعات و برخوردهایی است که در دمشق رخ میدهد و بیانیههایی که پس از این جریانات صادر میشود [ قریهاي در شام
به نام جابیه محو و ناپدید میشود 18 . بخشی از سمت راست مسجد دمشق فرو میریزد (مسجد اموي و شورشیان مرتد از منطقه
تركها خروج میکنند و فتنۀ شام هم به دنبال آن میآید. سر و کله برادران تركها هم پیدا شده و در جزیره فرود میآیند و
شورشیان و از دین برگشتگان رومی میآیند تا اینکه در رمله مستقر میشوند. جابر! در آن سال درگیريهاي زیادي در مغرب زمین
رخ خواهد داد. ابتداي مغرب زمین که شام است به فرمان سه پرچم ] سپاه [ اصهب و ابقع و سفیانی با هم درگیر میشوند. که
سفیانی با ابقع روبرو شده و با هم میجنگند و نهایتاً سفیانی او و لشکریانش را میکشد. سپس اصهب را هم به هلاکت میرساند. ]
000 نفر / سفیانی [ در این زمان تمام همش لشکرکشی به عراق میشود که سپاهیانش در قرقیسیا درگیر شده و ] در این جنگ [ 100
از جباران و ستمکاران هلاك میشوند. سفیانی لشکري هفتاد هزار نفري را به سمت کوفه گسیل میدارد و آنها هم به قتل و کشتار
و اسیر کردن مردم کوفه میپردازند در این زمان که اینها به چنین اعمالی مشغولند پرچمهایی از سوي خراسان نمایان میشود که
منازل را به سرعت پشت سر میگذارند و در میان آنها عدهاي از یاوران حضرت مهدي ع وجود دارند. یکی از اهالی کوفه به همراه
جمعیتی ضعیف قیام میکند که فرمانده لشکر سفیانی او را در بین حیره و کوفه شهید میکند. سفیانی جمعیتی را به سوي مدینه
اعزام میکند و حضرت مهدي ع ] به جهت خلاصی از شر آنها [ به سمت مکه هجرت میکند. خبر خروج ایشان به فرمانده سپاه
سفیانی میرسد او هم عدهاي را به دنبال ایشان میفرستد که نمیتوانند به آنها دست یابند تا اینکه حضرت همانند موسی بن عمران
بیمناك وارد مکه میشود. حضرت در ادامه فرمودند: پس از استقرار فرمانده سپاه سفیانی در بیداء (صحرا) ندایی از آسمان میآید
که اي صحرا این قوم را در کام خود فرو بر! دشت هم آنها را میبلعد به جز سه نفر که چهره ایشان به پشتشان برگشته نجات پیدا
نمیکنند آنها از قبیلۀ کلب هستند و در مورد آنها این آیه نازل شده که یا أیّفهاالَذینَ اوفتفوا الکفتابَ آمفنفوا بفما انزَّلنا مفصَدفقّاً
لفما مَعَکفم مفن قَبلف اَن نَطمفسَ وفجفوهاً فَنَرفدّها عَلی اَدبارفها 19 . اي کسانی که به شما کتاب داده شده در عین حال که آنچه
را که در میان شماست تصدیق میکنید به چیزي که آن را نازل کردیم ایمان بیاورید قبل از آنکه چهرههایی را محو کرده و آنها را
صفحه 26 از 54
به پشت برگردانیم 20 امام صادق ع فرمودند: وقتی سفیانی بر مناطق پنجگانه مسلط شد، نه ماه بشمرید که به زعم هشام آن مناطق
پنجگانه دمشق فلسطین اردن حمص و حلب هستند. 21 امیرالمؤمنین (ع فرمودند: ... سفیانی خروج میکند و به اندازه مدت حمل
یک زن یعنی نه ماه حکومت میکند. از شام قیام میکند و اهل شام به جز عدة کمی از ساکنان آنجا که اهل حقند بقیه مطیع او
میشوند با سپاهی درنده و خونآشام به مدینه میآید تا اینکه به صحراي مدینه میرسد و خداوند آنها را در آن فرو میبرد. و این
است معناي این آیه که وَ لَوتَري افذ فَزفعفوا فَلافَوتَ وَافخفذفوا مفن مَکانف قَریبف 22 . در هنگام بیچارگی اگر آنها را ببینی بدون
هیچ وقفهايازمکاننزدیکیدچار ] عذاب [ میشوند. 23 و امام صادق ع فرمودند: گویی سفیانی و یاران او را میبینم که بساطش را
در محلههاي شما در کوفه پهن کرده و منادي او ندا میدهد که هر کس سر شیعه علی را بیاورد هزار درهم میگیرد. (به دنبال این
حرف همسایه به همسایهاش حمله میکند و میگوید این از آنهاست و گردنش را میزند و هزار درهم میگیرد. و فرمانروایی بر
شما در آن روز تنها از آن زنازادگان است گویی من به صاحب برقع (روبند) مینگرم راوي پرسید: صاحب برقع کیست فرمودند:
مردي که خودتان خواهید گفت او روبند زده است به سمت شما میآید، شما را میشناسد و شما او را نخواهید شناخت از تکتک
شما عیبجویی خواهد کرد؛ چرا که او زنازادهاي بیش نیست 24 پس از تبیین جنبش سفیانی با کمک روایات شریفه و با توجه به
کثرت اشاره و مطالب راجع به آن و اینکه بعضی از آیات قرآن کریم در مورد این جریان است تأکید میشود که سفیانی
واضحترین محکمترین و قابل اعتمادترین نشانه در روایات است که نیرویش تا پیش از شنیدن شدن نداي آسمانی و فرو رفتن در
بیابان کم نمیشود و همانطور که در آینده نزدیک خواهیم دید برخی دیگر از نشانهها مختص به اوست خصوصاً بلعیده شدن در
زمین که مخصوص سپاهیان اوست 25 قول به حتمی بودن سفیانی در میان نشانهها مستدل و مورد قبول همه است شکی نیست که
نمایان شدن سفیانی به بروز خسف و بلعیده شدن توسط زمین میانجامد که روایات صحیحه را اگر به روایات خسف و سفیانی
ضمیمه کنیم تواتر مطلب را میرساند به علاوه که بروز سفیانی نمایان شدن اصهب و ابقع و جریان قرقیسیا را به دنبال خواهد داشت
و همینطور فتنۀ شام و فتنههاي دیار عراق و حتی بخشی از حوادث مربوط به یمنی و سید خراسانی و دیگر نشانهها هم با سفیانی در
ارتباط است و از اینروست که تأکید میکنیم که سفیانی از علایم حتمی است که البته خداوند عالم واقعی به اشیا و حوادث است
در پایان میتوان حدیثی را که شیخ طوسی در امالی و شیخ صدوق در معانیالاخبار آوردهاند ذکر کرد. از امام صادق ع نقل شده
؛ که فرمودند: ما و خاندان ابوسفیان دو خانوادهایم که همواره به خاطر خدا در پینوشتها: 1. بحارالانوار، ج 52 ، ص 337
3. العجب . 2. الارشاد،شیخمفید،ج 2،ص 370 ؛تاریخ مابعدالظهور ، ص 137 . الزامالناصب ج 2، ص 159 ؛ تاریخ مابعدالظهور ص 137
6. السفیانی محمدفقیه . 5. تاریخ مابعدالظهور، ص 137 . کل العجب مابین جمادي و رجب . 4. الممهدون للمهدي ع ، ص 40
.10 . 9. همان ص 171 ؛ اعلامالوري ص 429 ؛ بحارالانوار، ج 52 ، ص 232 . 8. همان ص 178 . 7. الغیبۀ نعمانی ص 202 . ص 118
. 12 . سوره مریم 19 ) ص 37 . در اکثر نسخ 11 . الغیبۀ نعمانی 206 ؛ الغیبۀ شیخ طوسی ص 277 ؛ بحارالانوار ج 502 ، ص 253 « حرستا »
15 . کمالالدین شیخ صدوق .165- 14 . تاریخ بعدالظهور، ص 167 . 13 . بشارةالاسلام ص 21 ؛ یومالخلاص کامل سلیمان ص 293
17 . اشاره است به سه . 16 . الغیبۀ نعمانی 171 ؛ بحارالانوار، ج 52 ، ص 234 ؛ الزامالناصب ج 2، ص 130 . ص 651 ؛ بشارةالاسلام ص 46
ندایی که در ماه رجب شنیده میشود و به زودي به آن خواهیم پرداخت 18 . احتمالاً به خاطر جنگهاي داخلی یا میان کشورها
باشد. سواي اینکه شکافها و گسلههاي طبیعی هم از جمله علل فرو رفتن در زمین و ناپدید شدن است این احتمال با توجه به ظاهر
20 . الغیبۀ نعمانی . روایتی است که قبلًا درباره معرکه قرقیسیا پیش از رسیدن تركها و رومیان بیان شد. 19 . سوره نساء( 4) آیه 47
22 . الغیبۀ نعمانی ص 187 ؛ بحارالانوار، . 21 . الغیبۀ نعمانی ص 205 ؛ الزامالناصب ج 2، ص 116 . ص 187 ؛ بحارالانوار ج 52 ، ص 238
.25 . 24 . الغیبۀ شیخ طوسی ص 273 ؛ بحارالانوار، ج 52 ، ص 251 ؛ بشارةالاسلام ص 124 . 23 . سورة سبأ( 34 ) ص 51 . ج 52 ، ص 238
26 . بحارالانوار، ج 52 ، ص 190 ؛ الزامالناصب ج 2، ص 131 ، السفیانی فقیه ص 125 ؛ یومالخلاص . السفیانی محمد فقیه ص 106
صفحه 27 از 54
. ص 694
شرحی بر کتاب استراتژي انتظار- 1
طرحی براي خروج از ایستائی چنین » عباسعلی پرچیزاده نویسندة محترم کتاب استراتژي انتظار در کتاب ارزشمند خود، تحت عنوان
مینویسد: متذکر این نکته میشوم که آنچه باید فراروي جوانان قرار میگرفت قبل از هر چیز الزاماً میبایست از این ویژگی یعنی
رویکرد به آینده برخوردار باشد. اما ویژگی دوم طی دهۀ شصت همه چیز مهیاي طرح و پذیرش موضوعی نو بود و جوانان نیز »
ریشه « مافیالضمیر » مستعد سیر در مسیري که روي به آینده داشت امّا تنها نظریهاي میتوانست همهگیر و موجآفرین شود، که در
داشته باشد. تمنیات بسیاري برانگیزانندهاند، اما صرفنظر از نیازهاي برساخته و کاذب تنها برخی امور، ذاتی وجود آدمیاند و به
ذاتی وجود آدمی است و ریشه در مافیالضمیر همۀ بندگان دارد و « انتظار » عنوان عنصر مشترك همگان را دربر میگیرند. چنان که
امر مشترك میتوان یاد کرد، و از همین روست که متذکر شدم تنها پیشنهادي میتوانست و میتواند اقبال عمومی » از آن به عنوان
از سوي جوانان و مردم را دربر داشته باشد که هر کس به راحتی پس از مراجعه به خود مؤید آن شود و به صورت طبیعی و به دور
از هرگونه غرضی نسبت بدان عکسالعمل مثبت نشان دهد. شاید بتوان یکی از وجوه ممتاز اسلام را نسبت به همۀ مکاتب مسالک
و ایدئولوژيها در این دانست که همه آنچه اعلام میکند و یا برحذر میدارد ریشه در مافیالضمیر آدمی دارد. به واقع عقل و قلب
آدمی پذیراي آن است اگر چه هواجس نفسانی نیز برانگیزانندهاند، امّا به دلیل نسبتشان با تیرگی و پلیدي داراي عمري کوتاه همراه
با نوعی دلزدگی و نفرت روحانیاند. 1 ... انتظار ریشه در مافیالضمیر ما دارد. ذاتی وجود آدمی است کمال طلبی ذاتی وجود
آدمی است تمناي کمال و میل دیدار انسان کامل گمشدة آدمی است از بدو خلقت تا ابدالاباد... انسان کمال طلب است و هرگز
ترقی صرفاً مادي او را ارضا نمیکند و باور مهدوي همه آمادگی (جسمانی و نفسانی و همۀ کمال زمینی و آسمانی را در خود
دارد. 2 همانگونه که از این کلام نویسنده مستفاد است وي سه ویژگی و خصوصیت را براي امور ذاتی قائل است نخست آنکه امر
ذاتی ریشه در مافیالضمیر همۀ انسانها دارد؛ دوم آنکه به عنوان امري مشترك مورد پذیرش همگان میباشد و به همین جهت همۀ
انسانها را دربر میگیرد و بالاخره آنکه تجلّی و مجلاّي حسف کمالطلبی در وجود انسان است و در ادامه با اتکّ اي به چنین
را به دلیل « استراتژي انتظار » انتظار منجی و یا به تعبیر دلنشین خودشان » مهدویت و عقیده به » برداشت و تفسیري از امر ذاتی موضوع
برخورداري از هر سه ویژگی و خصوصیت فوق امري ذاتی انسانها تلقی مینماید. به نحوي که هر کس با کوچکترین مراجعه به
ضمیر خود، به سهولت مؤید این نکته خواهد بود، لذا عقل و قلب هر آدمی با اندك تذکر و تنبهی پذیراي موضوع مهدویت و
فلسفۀ انتظار منجی آخرالزمان است ایشان در ادامه این مطلب مهم را نیز متذکر میشوند که امور نفسانی هر چند برانگیزانندهاند، امّا
هواجس نفسانی یکی به دلیل نسبتشان با پلیدي و تاریکی و دیگر به دلیل داشتن عمر کوتاه همواره همراه با نوعی دلزدگی و نفرت
روحانیاند و به همین دلیل از حریم امور ذاتی که مطلوب دل و فطرت انسان است خارجند، که بر این اساس با توجه به گفتار اخیر
وي میتوان ویژگی چهارمی را نیز علاوه بر سه ویژگی قبلی براي امور ذاتی برشمرد و آن این که امور ذاتی اموري هستند پایدار
که با فطرت پاك و نورانی انسانها، همواره همخوانی و تناسب دارند. اما اینکه اصل ادعاي نویسندة محترم یعنی ذاتی بودن
مهدویت به چه مفهوم و معنایی است و این ادعا تا چه اندازه ادعایی صحیح و منطبق با آموزههاي دین مبین اسلام و » موضوع
همچنین قابل دفاع و اثبات با براهین و موازین عقلی و منطقی میباشد، پرسشی است که در واقع باعث نوشتن این مقاله گردید. لذا
هدف از نگارش این مقاله تلاش براي یافتن پاسخی در خور و مناسب جهت این پرسش و همچنین پرسشهاي دیگري در ارتباط با
همین موضوع است از قبیل پرسشهاي زیر: آیا باور و اعتقاد به موضوع مهدویت و فلسفۀ انتظار منجی حقیقتاً ریشه در مافیالضمیر
همۀ انسانها دارد و به تعبیر نویسنده امري مشترك براي عقل و قلب همۀ آدمهاست به نحوي که هر کس پس از کوچکترین
صفحه 28 از 54
تذکر و مراجعه به ضمیر و ذات خود به آسانی پذیراي این مطلب خواهد بود؟ اگر چنین است پس چرا در جهان میتوان انسانهاي
بیشماري را مشاهده نمود که ممکن است حتی در تمام طول عمر خود، براي یکبار هم که شده نام مقدّس منجی و موضوعی به نام
مهدویت و یا انتظار به گوششان نخورده باشد و یا باز چه بیشمار آدمهایی که علیرغم آنکه نام مبارك منجی آخرالزمان را، با
عناوین و القاب مختلف و متناسب با تعابیر گوناگونی که در فرهنگها و ادیان و نحلههاي فکري جهان از ایشان وصف شده است
شنیده باشند (مانند مسیحیان زرتشتیان و مسلمانان ، لیکن از معرفت شایسته و سازنده به فرهنگ انتظار و اهداف و آرمانهاي منجی
و انعکاس و بازتاب عملی این باور و اعتقاد، در رفتار و اخلاق مناسبات و شئونات فردي و اجتماعی به عنوان یک منشور زندگی و
چگونه زیستن در تغافل و انفصال کامل به سر میبرند؟ و اگر چنین است پس جاي سؤال است که اصولًا مگر امر ذاتی و فطري
میتواند مورد غفلت واقع شود؟ و اساساً آیا ذاتی بودن به معناي فطري بودن است فطرت عقل یا فطرت قلب (دل ، کدامیک آیا
منظور از فطري بودن مهدویت به مفهوم فطري بودن مبانی و ریشههاي اعتقادي و فلسفی آن است و یا به مفهوم فطري بودن اهداف
و مقاصد و آثار و نتایج مترتب بر ظهور منجی آخرالزمان و یا به معناي فطري بودن هر دو؛ یعنی هم ریشهها و مبانی آن و هم نتایج
و مقاصد و اهداف آن آیا مبانی و ریشههاي موضوع مهدویت برگرفته از تعالیم الهی و به خصوص تعالیم عالیۀ اسلام و قرآن و
روایات اسلامی است در این صورت اگر مبانی اعتقادي و ریشههاي فلسفی مهدویت را برگرفته از تعالیم عالیۀ اسلام تلقی نماییم
آیا با توجه به فطري بودن دین اسلام و همخوانی و تناسب برنامه و دعوت اسلام با مطلوبهاي فطري انسان همین یک دلیل براي
اثبات فطري بودن موضوع مهدویت و انتظار منجی آخرالزمان کافی نیست و همچنین اگر آثار و نتایج و اهداف منجی را طبق
آموزههاي دین مبین اسلام بتوان قیام به منظور اقامۀ حق و محو باطل پیروزي نهایی دین و ایمان اسلامی و غلبۀ کامل دین حق بر
ادیان باطل وراثت قطعی صالحان و متقیان کوتاه شدن و بریده شدن دست همۀ ستمکاران و جباران براي همیشه تأمین آیندة
درخشان و سعادتمندانۀ بشریت احیاي احکام الهی و نابودي بدعتها و باطلها، امر به نیکیها و نهی از زشتیها در همۀ ابعاد آن
اقامۀ حکومت جهانی اسلام نفی طواغیت و نابودي نظامهاي طاغوتی عالم تجلّی هدایت تامۀ الهی براي انسانها و اکمال دین و به
اتمام رساندن رسالت همۀ انبیاي الهی اقامۀ قسط و عدل در همۀ مصادیق و شئونات فردي و اجتماعی آن گشودن نقاط انسداد و
رفع موانع تعالی فرد و اجتماع انسانی و باز کردن مسیر تاریخ بشریت براي تسریع حرکت انسانها در جهت دستیابی به کمال
مطلوب انسانی و الهی تکامل عقول و دانش بشر، استخراج منابع مخفی در بطن زمین و طبیعت به منظور تقسیم علیالسویۀ مال و
ثروت و برکات مادي در بین اجتماع و استخراج تواناییها و استعدادهاي بالقوة انسانها و به فعلیت رساندن آنها، ایجاد موّدت و
برادري و صلح و آرامش و امنیت در جامعۀ بشري و... بیان نمود، در این صورت آیا فطري بودن اهداف و مقاصد و آثار منجی به
مفهوم فطري بودن همۀ این آثار و اهدافی است که بعضی از آنها را در اینجا برشمردیم و به عبارت دیگر، آیا همۀ این اهداف و
نتایج حاصله از قیام منجی اموري ذاتی و مطلوب و خواستۀ فطرت و تمناي همگانی بشر است و مورد پذیرش عقل و قلب همۀ
مهدویت صفتی است بذاته براي روح و قلب آدمی به نحوي » انسانهاست آیا ذاتی بودن مهدویت و انتظار منجی به این معناست که
موصوف ، بدون هیچگونه » مهدویت صفت باشد و ذات انسان موصوف باشد، آیا مهدویت به این معناست که ذات انسان » که
صفت ، متصف میگردد؟ یعنی براساس تعریفی که اهل فنّ از امر ذاتی ارائه » ملابسی و بدون دخالت هیچ واسطهاي به مهدویت
میدهند، که ذاتی امري است که ذهن ما آنجا که حکم میکند به اتصاف موصوف براي صفتی این اتصاف به ملاك خود
موصوف است و بس لذا هیچ شیء دیگري غیر از خود موصوف از نظر ذهن ما، ملاك اتصاف موصوف به آن صفت نیست اینجا
واسطه در عروض ، به فلان صفت متصف میگردد. آیا » حیثیت تقیدیه و بدون هیچ » است که میگوییم فلان شیء بدون هیچ
مهدویت نیز در حکم صفت براي ذات انسان موصوف به این معنا میگردد؟ و بالاخره سؤال مهمتري که در واقع پاسخ بسیاري از
پرسشهاي دیگر نیز، کاملاً بستگی به پاسخی دارد که ما به آن میدهیم این است که مفهوم فطرت و امور ذاتی چیست و
صفحه 29 از 54
گرایشهاي فطري انسان کدامند؟ پس به همین لحاظ لازم است که ما قبل از هر چیز به این پرسش اساسی پاسخ داده و تعریف و
تفسیر و تلقی خودمان را از فطرت و امور فطري به طور روشن بیان نماییم براي وصول به این مقصود به ذکر بیانات حکیمانۀ استاد
شهید مطهري در مفهوم و معناي فطرت اکتفا میکنیم استاد شهید در پاورقی جلد دوم کتاب ارزشمند اصول فلسفه و روش رئالیسم
واژة ادراکات فطري در اصطلاحات فلسفی در » : تألیف مرحوم علامه سید محمد حسین طباطبائی در بیان مفهوم فطرت مینویسد
موارد مختلفی استعمال میشود: الف ادراکاتی که همۀ اذهان در آنها یکسان هستند یعنی همۀ اذهان واجد آنها هستند و همۀ
اذهان مانند یکدیگر آنها را واجدند و نه از جهت واجد بودن و واجد نبودن و نه از جهت کیفیت واجد بودن آنها، در میان اذهان
اختلافی نیست از قبیل اعتقاد به وجود دنیاي خارج که حتی سوفسطایی نیز در حاق ذهن خود نمیتواند منکر آن باشد... این سنخ
از ادراکات را میتوان ادراکات عمومی نامید. 3 توضیح اینکه در منطق تعقلی به طور کلی احکامی که ذهن در مورد قضایا صادر
میکند به دو قسم بدیهی و نظري تقسیم شده است بدیهی به قضایایی اطلاق میشود که ذهن بدون استدلال حکم جزئی میکند؛
مثل حکم به امتناع تناقض و حکم به اینکه کل از جزء بزرگتر است و یا حکم به اینکه اشغال دو جسم مکان واحد را ممتنع است و
حکم به اینکه مقادیر مساوي با مقدار واحد با یکدیگر مساویند. بدیهی نیز بر دو قسم است بدیهی اول و بدیهی ثانوي بدیهی اولی
آن است که نه احتیاج به استدلال دارد و نه حتی به واسطه قرار دادن مشاهده و تجربه نیاز دارد، بلکه صرفاً تصور موضوع و تصور
محمول در ذهن کافی است که تا ذهن حکم به ثبوت محمول از براي موضوع کند ولی بدیهی ثانوي چنین نیست و تنها تصور
موضوع و تصور محمول کافی براي صدور حکم ذهن نیست و مداخلۀ احساس و یا تجربه براي ادراك رابطۀ موضوع و محمول
لازم است مثل جمیع مسائل تجربی 4 ب ادراکاتی که بالقوه در ذهن همه کس موجود است هر چند بالفعل در ذهن بعضی موجود
نیست یا خلاف آن موجود است از قبیل معلوماتی که با علم حضوري براي نفس معلوم هستند ولی هنوز به علم حصولی معلوم
نشدهاند. به عقیدة صدرالمتألهین فطري بودن معرفت به ذات حق از این قبیل است 5 و باید دانست که منظور از علم حضوري در
فلسفه این است که واقعیت معلوم نزد عالم موجود باشد نه تصور ذهنی معلوم و حصول صورت علمی معلوم نزد عالم را علم
من » حصولی میگویند. سه قسم علم حضوري عبارتند از علم نفس یا ذات به ذات زیرا انسان واقعیت وجودي خود را که از آن به
تعبیر میکند به صورت حضوري درك میکند. دوم علم نفس به قواي خود و سوم علم نفس به افعال خود. و باید دانست که علم
حضوري همان حس ماوراء است که به وسیلۀ آن حواس معمولی صورت میگیرد و دانشمندان و روانشناسان و عارفان الهی در
منف ناخودآگاه تعبیر نمودهاند که بسیاري از حقائق هستی که بر فهم » تأیید این حس سخنان فراوانی گفتهاند و اصطلاحاً از آن به
ظاهر و چشم سر، مستور و مخفی آمده است توسط این منف ناخودآگاه بر انسان مکشوف میگردد که مولوي در وصف آن
میگوید: جسم ظاهر روح مخفی آمده است جسم همچون آستین جان همچو دست باز عقل از روح مخفیتر بفوَد حس به سوي
روح زودتر ره برد آن حسی که حق بدان حس مظهر است نیست حس این جهان آن دیگر است حسف حیوان گر بدیدي آن صور
من به » : منف ناخودآگاه انسان میگوید » با یزید وقت بودي گاو و خر ویلیام جیمز، عارف و روانشناس معروف آمریکایی در مورد
خوبی میپذیرم که سرچشمۀ زندگی دل است و قبول هم دارم که فرمولها و دستورالعملهاي فلسفی مانند مطلب ترجمه شدهاي
به وجود خداوند دل گواهی میدهد نه عقل و ایمان از این راه به » : است که اصل آن با زبان دیگري باشد. 6 پاسکال نیز میگوید
دل دلائلی دارد که عقل را به آن دسترسی نیست . 7 ج در باب برهان منطق به قضایایی که » : و هم او میگوید .« دست میآید
فطرت » برهانشان همواره به همراه آنهاست و هیچ وقت در نفس حضور آن قضایا از حضور براهین و قیاسات منفک نیست
میگویند. د ادراکات و تصوراتی که خاصیت ذاتی عقل است و هیچگونه استنادي به غیر عقل ندارد... ما با اینکه تصورات فطري
به معناي چهارم را منکریم به تصورات و تصدیقات فطري به معناي اول یعنی ادراکاتی که تمام اذهان خواه ناخواه در آنها
فطرت و محوریت آن براي همۀ تفکرات و گرایشهاي » علیالسویهاند، اعتقاد داریم 8 استاد شهید مطهري ره در خصوص اصلف
صفحه 30 از 54
انسانی و تقدم وجه روانشناسی انسان بر وجه جامعهشناسی او و تأیید این مطلب که انسان بالفطره به یک سلسله ارزشهاي متعالی
که معیارهاي انسانیت او است به صورت ناخودآگاه گرایش دارد مینویسد: پایه و اساسف شخصیت انسانی که مبناي تفکرات او و
گرایشهاي متعالی اوست در متن خلقت او یا دست عوامل آفرینش نهاده شده است درست است که انسان بر خلاف نظریۀ معروف
افلاطون با شخصیتی ساخته و پرداخته به دنیا نمیآید، امّا ارکان و پایههاي اصلی شخصیت خود را از آفرینش دارد نه از اجتماع اگر
بخواهیم به اصطلاح فلسفی سخن بگوییم اینچنین باید گفت که مایۀ اصلی ابعاد انسانی انسان اعم از اخلاقی مذهبی فلسفی هنري
فنی عشقی صورت نوعیه انسانیه و مبدأ فصل او و نفس ناطقۀ اوست که با عوامل خلقت تکوین مییابد. جامعه انسان را از نظر
استعدادهاي ذاتی یا پرورش میدهد، یا مسخ میکند. نفس ناطقه نخست بالقوه است و تدریجاً به فعلیت میرسد، علیهذا انسان از
نظر اصول اولیه فکر و اندیشه و از نظر اصول گرایشها و جاذبههاي معنوي و مادي مانند هر موجود زندة دیگر است که نخست
همه اصول به صورت بالقوه در او وجود دارد و پس به دنبال یک سلسله حرکات جوهري این خصلتها در او جوانه میزند و رشد
میکند، انسان تحت تأثیر عوامل بیرونی شخصیت فطري خود را پرورش میدهد و به کمال میرساند یا احیاناً آن را مسخ و منحرف
فطرت یاد میشود. اصل فطرت اصلی است که در معارف » مینماید. این اصل همان است که در معارف اسلامی از آن به اصل
اسلامی اصل مادر شمرده میشود. بنابر اصلف فطرت روانشناسی انسان بر جامعهشناسی او تقدم دارد، جامعهشناسی انسان از
روانشناسی او مایه میگیرد، بنابر اصل فطرت انسان در آغاز که متولد میشود، در عین اینکه بالفعل نه درکی دارد و نه تصوري و
نه تصدیقی و نه گرایش انسانی در عین حال با ابعاد وجودي علاوه بر ابعاد حیوانی به دنیا میآید. همان ابعاد است که تدریجاً یک
سلسله تصورات و تصدیقات انتزاعی او (به تعبیر منطقی و فلسفی معقولات ثانویه که پایه اصلی تفکر انسانی است و بدون آنها
هرگونه تفکر منطقی محال است و یک سلسله گرایشهاي علوي در انسان به وجود میآورد و همین ابعاد است که پایۀ اصلی
شخصیت انسانی انسان به شمار میرود... مطابق نظریۀ اصالت فطرت و اصل تقدم روانشناسی انسان بر جامعهشناسی او، انسان در
آغاز هر چند فاقد هر ادراك بالفعل و هر گرایش بالفعل است اما از درون خود، به صورت دینامیکی به سوي یک سلسله
قضاوتهاي اولی که بدیهیات اولیه نامیده میشود و به سوي یک سلسله ارزشهاي متعالی که معیارهاي انسانیت اوست پویا است
پس از آنکه یک سلسله تصورت ساده که مادههاي اولی تفکر است و به اصطلاح فلسفی معقولات اولیه از بیرون وارد ذهن شد آن
اصول به صورت یک سلسله تصدیقات نظري یا عملی جوانه میزند و آن گرایشها خود را نشان میدهد. 9 بنابراین با توجه به
فطرت اصلی پایدار و مشترك در همۀ انسانهاست که اساس همۀ گرایشهاي متعالی » کلام گهربار استاد شهید، میتوان گفت که
و معیارهاي انسانی انسان است و بر خلاف نظریۀ اصالت اجتماع که فرد را به طور مطلق محصولف عوامل بیرونی میداند، نظریۀ
اصالتف فطرت مایۀ اصلی ابعاد انسانی را محصول خلقت و آفرینش الهی میداند که به دست تواناي خداوند متعال در بطن وجودي
انسان یعنی همان فطرت انسانی یا الهی او به ودیعت گذاشته شده است لذا بر این اساس میتوان گفت جامعه و محیط تنها
استعدادهاي ذاتی و بالقوة انسان را پرورش میدهد یا مسخ مینماید و به تعبیر فلسفی روانشناسی انسان بر جنبۀ جامعهشناسی او
مقدم است یعنی جنبۀ جامعهشناسانۀ انسان از جنبۀ روانشناسانۀ او نشأت میگیرد. اما در پاسخ به این پرسش که پس چرا غالب
انسانها، علیرغم برخوردارياز فطرت پاك انسانی بر خلاف گرایشهاي فطريخودرفتارمیکنندولذااگرموضوع مهدویت امري
ذاتیوفطريانسانهاستپسچرابهاین موضوع و سایر مباحثدینیوالهی علاقهورغبت کمتري نشان میدهند؟ باز هم به افاداتی از
استاد شهید مطهري ره بسنده و اکتفا میکنیم استاد شهی پینوشتها : 1 . شفیعی سروستانی اسماعیل استراتژي انتظار، صص 70 و
، 4 . همان ج 5 . 3 . طباطبایی سید محمد حسین اصول فلسفه و روش رئالیسم ج 2 . 71 ، انتشارات موعود. 2 . همان صص 90 و 91
8 . طباطبایی . 6 . جیمز، ویلیام دین و روان 7 . فروغی محمدعلی سیر حکمت در اروپا، ص 14 . 5 . همان ج 2، ص 27 . ص 199
10 . طباطبایی .89- 9 . مطهري مرتضی جامعه و تاریخ ص 91 . سیدمحمد حسین اصول فلسفه و روش رئالیسم ج 2، صص 27 و 28
صفحه 31 از 54
. 11 . مطهري مرتضی جامعه و تاریخ صص 165 و 166 . سیدمحمد حسین اصول فلسفه و روش رئالیسم ج 5، صص 44 و 45
چشمانداز تمدن جهانی اسلام 2
ابوالقاسم یعقوبی کارگزار) اشاره : در قسمت اول این مقاله به بررسی دیدگاههاي مختلفی که در مورد جهان آینده و آینده جهان
ارائه شده پرداختیم و نگاه متفکران مغرب زمین و نگاه ادیان الهی به سرنوشت نهایی بشر را مورد بررسی قرار دادیم در این قسمت
به بررسی مهمترین شاخصههاي تمدن مهدوي به عنوان بزرگترین تمدن جهانی اسلام میپردازیم مهدویت نماد تمدّن جهانی اسلام
مهدویت یک فلسفه بزرگ جهانی است در این باور سخن از سراسر زمین است که به انسانهاي شایسته به ارث میرسد. سخن از
استخلاف 1 در کره خاکی است سخن از قوم سرزمین و یا نژاد ویژه نیست اعتقاد به جامعه مهدوي و تمدّن اسلامی باوري است »
فراگیر و فلسفهاي است جهانی که همه تمدّنها و فرهنگها را زیر پوشش میگیرد. به گفتۀ شهید مطهري : یک فرد، سه دوره کلی
دارد: کودکی که دوره بازي است جوانی که دوره خشم و شهوت است و دورة عاقله مردي و پیري که دورة پختگی و استفاده از
تجربیات و دورة دور بودن از احساسات و دورة حکومت عقل است اجتماع بشري ] نیز [ سه دوره را باید طی کند: یک دوره دورة
اساطیر و افسانهها و به تعبیر قرآن دورة جاهلیت است دورة دوم دورة علم است یعنی دورة خشم و شهوت .. ] و دورة سوم [ دورهاي
که واقعاً در آن معرفت و عدالت و صلح و انسانیت و معنویت حکومت کند؟ چگونه میشود چنین دورهاي نیاید؟ مگر میشود
خداوند این عالم را خلق کند. ... و بشر به دورة بلوغ خویش نرسیده یک مرتبه تمام بشر را زیر و رو کند؟ 2 عقل و خرد هر انسان
خردمندي چنین داوري میکند. در راستاي تکامل فردي و اجتماعی باید روزي و روزگاري باشد که استعدادهاي بشري جلوهگر
شود، و غنچههاي اندیشهها بشکفد، مهرورزيها رشد کند، و روح انسانیت و معنویت فضاي زندگی را بیاکند، تا در سایه اجراي
عدالت فراگیر و همه سویه فرهنگ و تمدّن بشري به اوج خود برسد. و آسایش و آرامش بر زوایاي گوناگون جامعه پرتو افکند.
مراد ما از واژه تمدّن و فرهنگ مفهوم گستردة آنهاست هر تمدّنی فرهنگ ویژه خود را دارد. تمدّن و فرهنگ هم در یکدیگر اثر
میگذارند و هم از یکدیگر اثر میپذیرند. فرهنگ زیربنا و روح تمدّن است و تمدّن بستر دامنگستري و رشد و بالندگی فرهنگ
تار و پودشان درهم تنیده است تمدّن اسلامی هرآنچه را که در حوزه قلمرو تمدّن اسلام با الهام از آموزهها و اندیشههاي اسلامی
ساخته شده دامن گسترانده ژرفا گرفته لباس نو پوشیده از کهنگی به در آمده و از حالی به حالی درآمده و دگرگونی ویژه پذیرفته
در برمیگیرد، چه مادي باشد؛ مانند: معماري کشاورزي و صنعت و چه معنوي مانند: سنتها، باورها، اندیشهها، فلسفهها و
دانشهاي گوناگون روح تمدّن اسلامی با بعثت پیامبر اکرم ص بر کالبد جامعه انسانی دمیده شد و در مدینۀالنبی هستۀ نخستین
تمدّن اسلامی پی ریخته شد و کمکم نسیم آن فضاهاي دیگر را درنوردید و به سرزمینهاي دیگر راه یافت و امتها و ملتهاي
دیگر را دگرگون کرد. اسلام با فرهنگ و اندیشۀ ناب و والاي خود، راه را براي هر چه شکوفاتر شدن تمدّن اسلامی هموار کرد.
تمدّن اسلامی با الهام و استفاده از فرهنگ پرمایه و والاي اسلام و بهرهوري از تجربۀ ملتها و تمدّنهاي پیشین تمدّنی بیبدیل شد
و سرزمینهاي بسیاري را زیر چتر خود گرفت و در پرتو خود از تاریکی و جهل به درآورد و به اوج روشنایی و دانایی رساند. این
تمدّن سترگ قرنها پایید و درخشید، کمکم اختلافها، ناشایستگیهاي حاکمان اشرافیگريها، تجملپرستیها، دور افتادن
مردمان و حاکمان از قانونها و آیینهاي اسلامی پایبند نبودن آنان به قانونهاي شریعت آلودگی به گناه و ستم تنپروريها و
تنبلیها، خود بزرگ بینیها و... سبب شد تمدّن اسلامی از اوج به فرود آید و از سرزمینها کوچ کند و در دیگر سرزمینهایی که
آن را پاس میدارند، قرار یابد و منزل گزیند. اما این وعدة خداوند است که بار دیگر پرهیزگاران و خداجویان و خداباوران حاکم
بر زمین خواهند شد و تمدّن مهدوي به گونه گسترده و همه سویه رخ خواهد نمود و بر تمام فرهنگها و تمدّنهاي زمان خود،
چیره خواهد شد و مدینه مهدوي به عنوان مدینۀ کرامت عزت برکت عدل امنیت غیرت اخوت رحمت رأفت صلابت و مدینه
صفحه 32 از 54
ایدهآل و دولت کریمه 3 طلوع خواهد کرد و به زمین روشنایی خواهد بخشید. امام مهدي عج مدینهاي را سامان خواهد داد و بنیان
5 باشد. تمدّن « کافۀ للناس بشیراً و نذیرا » رحمۀللعالمین 4 بودن او بر همگان آشکار و حوزة رسالتش » خواهد گذاشت که وجهۀ
مهدوي تمدّن مادي و معنوي است این دوبال زندگی با هم به پرواز در میآیند و همیشه و همهگاه چه در اوجگیريها و چه در
فرودها، یکی کمک کار دیگري است و هیچ یک بینیاز از دیگري نیست هر یک فلج شود و از کار بیفتد، دیگري را فلج میکند
و از کار میاندازد. اگر پرسیده شود که تمدّن مهدوي در جهان امروز، چگونه سر بر خواهد آورد. مهدي عج چگونه انسان امروز
را با فکرها، اندیشهها، سیاستها، مکتبها و گرایشهاي گوناگون در زیر یک پرچم گرد خواهد آورد و در برابر این همه ابزار
جنگی میایستد و مرام و مسلک نوینی را به جهانیان عرضه خواهد داشت در پاسخ به این پرسش باید به دو نکته توجه داشت الف
نشانههایی وجود دارد و بیانگر این نکته است که بشر، دیر یا زود، براساس فطرت وحدتجوي خویش به سوي یگانگی همکاري و
همدلی حرکت خواهد کرد: خوشبختانه امروز بحث کردن از مسأله حکومت واحد جهانی از پنجاه سال پیش آسانتر است امروز،
وقتی که صحبت از حکومت واحد جهانی میشود، به گوش آنقدر سنگینی نمیکند... چون خود دنیا، قطع نظر از معارف اسلامی
همین حرفها را میزند و به این طرف میرود. تعبیر دهکدة جهانی به عنوان یک بحث کاملًا جدي در محافل تصمیمگیر دنیا
مطرح است تعابیر دنیاي تک قطبی و جهانی شدن .. تأسیس بانک جهانی صندوق بینالمللی پول تأسیس سازمان ملل شوراي امنیت
پلیس بینالملل دادگاه جهانی بینالمللی و جهانی شدن اقتصاد، فرهنگ و کارهاي سازمانهایی مثل یونسکو و یونیسف و بهداشت
جهانی نمونهاي از این اعمال است 6 ب بیگمان تلاشهاي آن حضرت در راستاي پیشرفت تمدّن توسعه و رشد فرهنگی اجتماعی
اقتصادي و سیاسی خواهد بود. همان گونه که در قلمرو تمدّن آغازین اسلامی بین ملتها، قومها و امتهاي گوناگون همکاري
همراهی و هم فکري که لازمه پیشرفت تمدّن واقعی بود، بهوجود آمد و همزیستی مسالمتآمیز بین گروهها و قومها و ملتهاي
گوناگون ممکن شد، در زمان حضرت مهدي عج نیز چنین پدیدهاي رخ خواهد داد و همدلی و همراهی جلوهگر خواهد گردید.
البته تمدّن اسلام در آخر زمان مانند تمدّن اسلام در آغاز، دنبالهرو دیگر تمدّنها و فرهنگها نخواهد بود؛ بلکه راه و رسم جدیدي
را پی خواهد افکند، این تمدن با اینکه از همه تجربههاي بشري بهره میبرد، ولی چون گوهر آن از وحی سرچشمه میگیرد و هستۀ
اصلی و مرکزي آن را وحی و پیام الهی تشکیل میدهد و از هرگونه خرافهاي که در طول زمان بر چهرة آموزههاي اسلام نشسته
پاك و بري است نو جلوه خواهد کرد، به گونهاي که گویا براي نخستین بار است که چنین تمدّنی با این ویژگیها، چهره مینماید
و جلوهگیري میآغازد. 7 امام عصر(عج روح تمدّن دینی را در کالبد تمدّنهاي کنونی خواهد دمید و روند تکاملی تمدّنها را
شتاب خواهد بخشید. آن حضرت با استفاده از تمامی ابزار زندگی مدرن و پیشرفته و با به کارگیري سالم سلاحها و تکنولوژيهاي
موجود در جهان چهرة زندگی انسانها را دگرگون خواهد ساخت البته این آرمان با ایجاد مرکزیت یگانه و مدیریت و حاکمیت
واحد و توانمند و فراگیر، جهانگیر و جهان شمول خواهد شد و این حقیقتی است که بر زبان رسول گرامی اسلام ص جاري شده
علینّ بهم حکمتی و لاطهرنّ ´ است که فرمود: لما عرج بی إلی السماء... قال الله عزّوجل و عزّتی و جلالی لاظهرنّ بهم دینی و لا
الارض بآخرهم من أعدائی و لامکننّه مشارق الارض و مغاربها و لاسخرنّ له الریاح و لاذللنّ له السحاب الصحاب و لارقینّه
فیالاسباب .. ثم لادیمنّ ملکه و لاداولنّ الایام بین أولیائی إلی یوم القیامۀ 8 در سیر و سفر آسمانی ] معراج [ ... خداوند عزوجل به
من فرمود: به عزت و جلالم سوگند! ] به دست دوستان و بندگان شایستهام [ دین و آیینم را پیروز خواهم کرد و حق را برتري و
اعتلا خواهم بخشید. زمین را به دست آخرین حجت از نابکاران و دشمنان پاك خواهم ساخت و او را بر شرق و غرب عالم چیره
خواهم ساخت بادها و ابرها را در اختیار او خواهم گذاشت اسباب پیروزي او را فراهم خواهم ساخت .. آنگاه حاکمیت و دولت او
را تا برپایی قیامت میان دوستانم دست به دست قرار خواهم داد. از این بیان نورانی به چند نکته میتوان دست یافت جهان در
انتظار مصلحی است که روزي ظهور خواهد کرد و این وعده حتمی پروردگار است آن ولی خدا، تمام زمین را از وجود تبهکاران
صفحه 33 از 54
و آلودگان پاك و پاکیزه خواهد کرد. حوزه حکومت و قلمرو نفوذ او شرق و غرب عالم را فرا خواهد گرفت امدادهاي غیبی و
عوامل طبیعی به او یاري میرسانند. پس از پیدایش آن حاکمیت و رهبري تمدّن دینی آخرین شیوه زندگی خواهد بود و تا پایان
جهان و قیام قیامت پایدار خواهد ماند. بنیانگذاري و ادامه حکومت و تمدّن آخرین به دست بهترین بنده خدا، حضرت مهدي عج
، و با کمک و یاري بندگان شایسته پروردگار خدا، پس از آن که همه نظامها و رژیمهاي سیاسی جهان امتحان خودشان را داده
باشند، به عنوان آخرین حکومت در تاریخ تمدّن بشر، رخ مینماید و بشر تشنه عدالت و مدیریت صالح و سال را، اداره میکند.
امام صادق ع دربارة این دولت میفرماید: دولتنا آخر الدول ولن یبقی أهل بیت لهم دولۀ إلاّ ملکوا قبلنا لئلّا یقولوا إذا رأوا سیرتنا،
والعاقبۀ للمتقین . 9 دولت و نظام ما، واپسین دولت خواهد بود. همهگونه » إذا ملکنا سرنا مثل سیرة هؤلاء و هو قول الله عزّوجل
دولتها پیش از این سر کار خواهند آمد، تا نگویند اگر ما هم سر کار بودیم چنین و چنان میکردیم و این است آن حقیقتی که
پیام روشن این سخن معصوم ع آن است که بشر باید تمام فراز و « عاقبت از آن پرهیزگاران است » خداوند در قرآن فرموده
نشیبهاي سیاسی و اجتماعی را پشت سر بگذارد، همهگونه حکومتها و دولتهاي بشري را پیش از ظهور تجربه کند، به
ناکارآمدي و ناتوانایی آنها پی ببرد و ضرورت نظام توانمند و مدیریت شایسته و فراگیر را با تمام وجود احساس کند. در آن شرایط
است که دولت حضرت مهدي عج به عنوان نظام رهاییبخش و رهبري کارآمد در سطح بینالمللی و جهان اعلام موجودیت
میکند و پایههاي تمدّن جهانی خویش را با همکاري همدلی همراهی مردمان پروا پیشه و مددهاي غیبی پی میریزد و چهرة دنیا را
دگرگون میسازد. پیامبر اکرم ص فرمود: وي ] امام زمان [ هنگامی قیام میکند که دنیا را هرج و مرج فرا گرفته و کشورها به
یکدیگر شبیخون میزنند، نه بزرگ به کوچک رحم میکند، نه نیرومند بر ناتوان مهر میورزد. 10 و نیز امام باقر(ع فرمود: قائم قیام
نمیکند، جز در هنگامی که ترسی شدید مردم را فرا گرفته بحرانها، آشوبها، گرفتاريها و بیماري آنان را در برگرفته باشد،
کشتار وحشیانه درگیري شدید و تفرقه دینی بین مردم محسوس شود و به گونهاي دچار رنج و افسردگی شده باشند که صبح و شام
3. جوهرة تمدّن حضرت مهدي عج تمدّن آرزوي مرگ کنند. آري وي در ناامیدي مطلق مردم ظهور و خروج خواهد کرد! 11
جهانی اسلام به رهبري امام زمان عج داراي روح و جوهرة ویژهاي است که دیگر تمدّنها از آن بیبهرهاند. جوهرة ویژة تمدّن
اسلامی آموزههاي وحیانی است آموزههاي وحیانی به تمدّن اسلامی در گذشته جلوة ویژهاي بخشیده و آن را از حالت مادي صرف
به درآورده و در هالهاي از معنویت قرار داده بود. در تمدّن اسلامی استوار بر وحی انسان رها نیست و خدایگان ندارد و خداي او
12 این «. یعبدوننی لایشرکون بیشیئاً » : یکی است که باید در برابر او به کرنش و نیایش بایستد. و از دایرة بندگی خدا بیرون نرود
تمدّن رسالت دارد که انسان را از زمین برکند و آسمانی کند و او را با زیباییها و حقیقتهاي آسمان آشنا سازد و در بستر
ارزشهاي وحیانی و قرآنی دنیاي بهتر و زندگی ارزشمندتري را به وي ارزانی بدارد. آنچه در تمدّن امروز بشري کمتر به چشم
میخورد، خداست و دلبستگی به عالم معنی و پایبندي به اخلاق و ارزشهاي والا. تار و پود تمدّن مادي سود بیشتر است و
سرمایهاندوزي سود بیش از هر راهی که ممکن شد. سرمایهاندوزي با هر ترفندي که شد. مهرورزي دیگر دوستی عشق به خوبیها،
زیباییها، ارزشها، پاکبازيها، ایثارها و... در گردونۀ سودجویی و سرمایهاندوزي معنی ندارد، و خوبیها و ارزشها در این
گرداب رنگ میبازند. در تمدّن سرمایهداري و مادي مصرف زیاد، اسراف و تبذیر براي به گردش درآمدن کارخانهها و گرم
ماندن تنور سرمایهداري اصل است و باید با تمام توان آن را نگاهداشت سمت و سوي تمدّن مادي غرور و غفلت است تمدّن مادي
نه تنها از دین کمک نمیگیرد، بلکه آن را در بستگیها و پیوندهاي اجتماعی ناکارا میداند. این پندار در آن پایگاه وجود دارد
که تمدّن را باید بدون در نظر گرفتن این ارزشها، پایهریزي کرد: فکر خدا و زندگی اخروي را باید کنار گذاشت .. باید رأفت و
رقت قلب را دور انداخت رأفت از عجز است فروتنی و فرمانبرداري از فرومایگی است حلم و حوصله عفو و اغماض از بیهمتی و
سستی است مردانگی باید اختیار کرد. بشر باید به مرحله مرد برتر برسد. عزم و اراده داشته باشد. 13 این است جانمایه و روح تمدّن
صفحه 34 از 54
غرب که از باب نمونه به آن اشاره کردیم تمدّن اسلامی که به دست تواناي امام عصر(ع بنیان گذارده میشود و به تمام جهان
گسترش مییابد، جوهره دینی و الهی دارد که این روح در کالبد تمدّن داراي جلوههایی است از این دست 1 3. گسترش عدل و
احسان در تمدّن جهانی اسلام عدل و احسان سنگ زیرین است عدالت اجتماعی نخستین و بنیاديترین کار امام زمان عج است
پیامبر(ص و پیشوایان معصوم ع در ترسیم جامعه مهدوي همه بر این حقیقت انگشت نهادهاند که او خواهد آمد و جهان پر از ستم و
بیداد را پر از عدل و داد خواهد کرد. 14 بنابراین میتوان گفت سرلوحه دگرگونی اجتماعی و سرآغاز انقلاب جهانی آن حضرت
احیاي ارزشهاي دینی و اجراي عدالت براساس آن ارزشها و معیارهاست او، ادامه دهندة راه پیامبران و اولیاست پیامبران وظیفه
داشتند برابر کتاب و میزان مردمان را به دادگري بهپا دارند. لقد أرسلنا رسلنا بالبینات و أنزلنا معهم الکتاب والمیزان لیقوم الناس
بالقسط 15 ما فرستادگان خود را با نشانیهاي روشن و پیغامهاي راست فرستادیم و با ایشان کتاب و ترازو فرستادیم تا مردمان را به
دادگري به پا دارند. از این روي او نیز وظیفه دارد برابر کتاب و ترازویی که بر پیامبران فرو فرستاده شده جامعه انسانی را به
دادگري به پا دارد و از نارواها و ستم باز دارد: إنّ الله یأمر بالعدل والاحسان وایتاء ذيالقربی و ینهی عن الفحشاء والمنکر والبغی ..
16 . خدا به عدل و احسان و بخشش به خویشاوندان فرمان میدهد و از فحشا و زشتکاري و ستم نهی میکند. این آیت و کریمه
قرآنی که اصول ارزشهاي فردي و اجتماعی را ترسیم کرده و از ضد ارزشها و پلیديها و نارواییها باز داشته است به معناي
واقعی و کامل در عصر ظهور پیاده خواهد شد. عدل نگهداشت دقیق حقوق مردمان و مبارزه فراگیر، و همه سویه با نابرابريهاست
و احسان جایگاه برتري در میان ارزشهاي اجتماعی اسلام دارد که به یک معنی بالاتر از عدالت است اگر پایههاي حقوق انسانی بر
اساس عدالت اجتماعی استوار گردد، جلوههاي احسان و نیکوکاري فضاي جامعه را میآکند. به فرمودة امام علی ع ، عدل قانونی
عارض خاص 18 وظیفه نخست در جامعۀ دینی نهادینه کردن بنیادهاي » سائس عام 17 و احسان ارزشی است ویژه » : است فراگیر
اجتماعی بر اساس عدل است اگر مردم در حکومتی که همۀ نهادها و ارکان آن بر هرمف عدل استوار گشته بزیند، ریشههاي نوع
أمر » دوستی برادري مهرورزي توانا میگردند. اشاره کردیم جوهر اصلی نظام مهدوي بندگی است همان که خدا به آن فرمان داده
ألاّ تعبدوا إلا إیّاه 19 و بندگی وقتی به اوج میرسد که بنده در راه پیاده کردن آنچه که معبوش از همه چیز بیشتر دوست دارد،
إنّ » تلاش ورزد. اسماعیل بن مسلم میگوید: در محضر امام صادق ع بودم که شخصی از آن حضرت پرسید بین این دو آیه شریفه
أمر ألاّ تعبدوا إلاّ إیّاه ، چگونه میتوان جمع کرد؟ امام ع فرمود: نعم لیس للّه فی عباده أمر إلاّ العدل » الله یأمر بالعدل والاحسان و
عدل نماد مسائل » والاءحسان 20 بله خداوند براي بندگان خود، دستوري ندارد، جز اجراي عدالت و عمل به احسان به دیگر سخن
احسان نماد مسائل اخلاقی آن اگر این دو رکن رکین در جامعه رواج یابد و ساختار اجتماعی بر این دو » اجتماعی اسلام است و
استوار گردد، دو واقعیت دیگر که از ویژگیهاي فرهنگ دینی حکومت مهدوي است روشن میگردد: مساوات و مواسات تراز
تمدن حضرت مهدي عج عدل است که در پرتو آن دیگر ارزشها جایگاه واقعی خود را مییابند. یطهّر الله به الارض من کلّ جور
و یقدّسها من کل ظلم .. فاذا خرج وضع میزان العدل بین النّاس فلا یظلم أحد أحداً. 21 با وجود آن حضرت جهان از هرگونه ستم
. پاك میشود... آنگاه که ظهور کند، میزان عدل را در میان مردم بنیان نهد، هیچکس به دیگري ستم روا نخواهد داشت 2 3
استواري پیوندهاي اجتماعی تار و پود ساختار هر تمدّنی را افراد آن میسازند. مردم با برخورداري از روح جمعی پایههاي تمدّن را
بنیان مینهند و بر پویایی و بالندگی آن میافزایند. انسانها، به پارههاي پیکر تمدّن را میمانند که به هر نسبت پیوند وحیات جمعی
آنان بیشتر و بالندهتر باشد، آثار توسعه و تمدّن و پیشرفت در جامعه آنان نمایانتر است در آموزههاي اسلامی مفاهیم و واژههایی
2 . سیري در سیرة ائمه اطهار، . وجود دارد که حاصل معنی و پی ماهنامه موعود شماره 34 پینوشتها : 1 . سورة نور ( 24 )، آیه 55
5 . سورة سبا( 34 )، آیۀ . شهید مطهري ص 198 ، صدرا. 3 . مفاتیحالجنان شیخ عباس قمی دعاي افتتاح 4 . سورة انبیا( 21 )، آیه 107
7 . کارنامه اسلام . 6 . از سخنان آقاي هاشمی رفسنجانی در دومین سمینار گفتمان مهدویت مدرسه دارالشفاء، آبان 79 . 28
صفحه 35 از 54
.12 . 11 . همان ص 348 . 10 . همان ص 380 . 9 . همان ص 332 . زرینکوب ص 29 ، امیرکبیر، تهران 8 . بحارالانوار، ج 52 ، ص 312
. 13 . انسان کامل شهید مطهري ص 160 ، صدرا. 14 . سورة مائده 5)، آیه 55 ؛ منتخبالاثر، آیۀالله صافی گلپایگانی ص 471
18 . همان حکمت . 17 . نهجالبلاغه حکمت 437 . 16 . سورة نحل 16 )، آیه 90 . 15 . سورة حدید( 57 )، آیۀ 25 . منتخبالاثر ، ص 247
20 . تفسیر نورالثقلین علیبن جمعۀ العروسی ص 78 ، چاپ حکمت قم 21 . کمالالدین شیخ . 19 . سورة یوسف 12 )، آیه 40 .231
9، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی قم 23 . سورة قصص ، 22 . میزان الحکمه محمدي ريشهري ج ص 45 . صدوق ج 2، ص 372
26 . حکمتها و اندرزها، شهید مطهري ص 230 ، صدرا. . 25 . سورة مائده 5)، آیه 2 . 24 . سورة عصر( 103 )، آیه 4 و 5 . 28 )، آیه 35
گفتوگو با مرجع عالیقدر حضرت آیۀالله العظمی صافی گلپایگانی
اشاره : بسیارند پژوهشگران نویسندگان ادیبان شاعران سخنوران و هنرمندانی که خاموش و گمنام اما عاشق و دلباخته عمر خود را
وقف برافروختن چراغ انتظار در شبستان غیبت نمودهاند. اگر چه این گروه در نزد مولا و صاحبشانشناخته شدهاند، اما حیف است
که جامعۀ مهدوي ما کسانی را که سالها به عشق امام مهدي ع قلم زدهاند و یا اثري را خلق نمودهاند نشناسد. از اینرو تصمیم
گرفتم که از این پس در هر شماره موعود گفتوگویی داشته باشیم با یکی از این عزیزان امید که مقبول حضرتش واقع شود. در
این شماره با فقیه عالیقدر حضرت آیۀاللهالعظمی حاج شیخ لطفالله صافی گلپایگانی که به حق از شیفتگان و ارادتمندان حضرت
بقیۀاللهالاعظم ارواحناله الفداء، و از نویسندگان پرتلاش عرصه مهدویت و انتظار هستند به گفتوگو نشستهایم پیش از پرداختن به
متن این گفتوگو لازم است که اشارة مختصري به زندگی و آثار این فقیه وارسته داشته باشیم ایشان در 19 جماديالاول 1337 ق
در گلپایگان دیده به جهان گشودند. پدر بزرگوارشان حضرت آیۀالله مرحوم آخوند ملامحمد جواد صافی از علماي بزرگ و از
اخیار و اوتاد زمان خود و صاحب تألیفات ارزشمنديدرفقه اصول کلام اخلاق و شرع و تفسیر احادیث بودند. مادر ارجمند ایشان
نیز بانویی فاضل و شاعر و شیفتۀ اهل بیت عصمت و طهارت ع بودند. این فقیه عالیقدر تحصیلات خود را در رشتههاي ادبیات کلام
قطب و سپس در محضر » تفسیر، حدیث فقه و اصول در گلپایگان ابتدا در خدمت عالم جلیلالقدر، آخوند ملّا ابوالقاسم مشهور به
پدر ارجمندشان ادامه دادند و از سال 1360 ق به شهر مقدس قم مهاجرت و با حضور در مجالس درس و بحث اساتید بزرگ حوزه
و مطالعه و تدریس و تحقیق به تکمیل تحصیلات و تحقیقات علمی خویش پرداختند. مدتی نیز به نجف اشرف مشرف و در جوار
حرم مطهر باب مدینه علم علی ع از محضر چند تن از مراجع و اساتید عالیقدر استفاده نمودند. مهمترین اساتید ایشان در قم و نجف
اشرف عبارت بودند از: حضرات آیات مراجع بزرگوار تقلید آقایان حاج سید محمدتقی خوانساري سید محمد حجت کوه کمري
حاج سید صدرالدین صدرعاملی حاج سید محمد حسین بروجردي حاج سید محمدرضا گلپایگانی شیخ محمد کاظم شیرازي
سیدجمالالدین گلپایگانی و شیخ محمد علی کاظمی قدساللهاسرارهم ایشان تألیفات فراوانی در زمینۀ فقه اصول کلام تفسیر،
اخلاق حدیث تاریخ اسلام و... دارند و دیوان اشعاري نیز از ایشان منتشر شده است اما آنچه بیش از همه در میان آثار ایشان قابل
توجه است کتابها و رسالههاي متعددي است که با هدف تبیین و تفسیر فرهنگ مهدویت و انتظار و پاسخ به شبهات در این زمینه
نگاشته شدهاند. در حقیقت این آثار ترجمان عشق و ارادت خالصانه این فقیه وارسته به امام و مقتداي خویش حضرت ولیعصر،
ارواحنالهالفداء، است مهمترین آثاري که در این زمینه از ایشان منتشر شدهاند عبارتند از: منتخبالاثر فیالافمام الثانی عشر(ع ،
امامت و مهدویت ( 2ج ، العقیدة لالمهدویۀ نوید امن و امامان اصالت مهدویت انتظار عامل مقاومت و حرکت فروغ ولایت در دعاي
ندبه وابستگی جهان به امام زمان معرفت حجت خدا (شرح دعاي اللهم عرفنّی نفسک و... در نوشتهها و آثار شما توجه به موضوع
امام عصر(ع زیاد به چشم میخورد، لطفاً بفرمایید از چه زمانی این موضوع نظر شما را به خود جلب کرد؟ بسماللهالرحمنالرحیم
الحمدلله ربالعالمین و صلّیالله علی محمد و آله الطاهرین پاسخ سؤال شما را با این شعر آغاز میکنم لا عَذَّبَ اللهف افمّی أنَّها
صفحه 36 از 54
شَرفبَت حفبَّ الوَصفیّف وَ غَذَّنسیهف بفاللَّبَنف وَ کانَ بی والدف یَهوي أباحسن فَصفرتف مفن ذَي و ذا افهوي أباحسن در خانوادة
ما به موضوع مهدویت بسیار توجه میشد و این موضوع همیشه در خانواده ما مطرح بود. از وقتی که خود را شناختم با نام مبارك
امام زمان ع و مطالبی دربارة حالات و معرفت آن حضرت آشنا شدم و همیشه با آن مأنوس بودم پدر بزرگوارم که از فقهاي
عالیقدر عصر خود بودند علائق خاصی به آن حضرت داشتند که میتوان گفت زندگیشان با یاد حضرت بود. ایشان حدود چند
هزار بیت شعر در مدح امام مهدي ع و اظهار شوقبه زیارت آن حضرت سرودهاند. مرحوم پدرم همه ساله مجلس جشن نیمه شعبان
را در گلپایگان برگزار میکردند. از سوي دیگر مادرم که خود بانویی فاضله بود در ولایت ائمه ع و مخصوصاً حضرت
صاحبالامر(ع اهتمام تمام داشت و به کتاب نجمالثاقب میرزاي نوري که دربردارندة حکایاتی از تشرفات به پیشگاه امام عصر(ع
بود علاقهمند بود و به همین دلیل از همان اول طفولیت حکایات صدگانه آن را بارها خوانده بودم جهت دیگري که از همان زمان
نوجوانی موجب آشنایی بیشتر حقیر با مسائل مهدویت شد حضور یک نفر مبلغ بهایی در شهر گلپایگان بود که شرح حضور او و
فعالیتهاي مخرب او در دورة رضاخانی مفصل است و شاید یک کتاب شود. مرحوم پدرم حسب وظیفهاي که علما در حفظ عقاید
لولا من یبیق بعد غیبۀ فائمکم ع ، من العلماء الداعین إلیه » : مردم دارند و به مصداق این حدیث شریف امام هادي ع که میفرمایند
در مقام دفع اضلال او برآمدند و با مجاهدات طاقت «... والدالین علیه والذابین عن دینه بحججالله... لما بقی أحد إلاّ ارتدّ عن دینالله
فرساي خود بسیاري از مردم را از ارتداد نجات دادند و شرّ او را برطرف ساختند. این جریان موجب شد که اینجانب نیز کتابهایی
را که در رد بهاییت نوشته شده بودند؛ همچون مجلدات کشفالحیل آیتی فلسفۀ نیکو، ایقاظ و...؛ همچنین کتابهایی را که
مرحوم پدرم در زمینۀ موضوع مهدویت و بررسی آیات و روایات مربوط به این موضوع نوشته بودند، مطالعه کنم و از این طریق
اطلاعات زیادي نصیبم شد که در اینجا مجال شرح آن نیست مرحوم پدرم علاوه بر اینکه در کتابهاي خود؛ از جمله نفایس
العرفان مشروحاً به موضوع مهدویت و اثبات امامت حضرت ولیعصر(ع و ردّ فرق ضاله و متمهدیان پرداختهاند. منظومهاي نیز با
عنوان اشعاري شیوا در ردّ باب و بها سرودهاند که در آن با بیانی شافی و کافی و به گونهاي علمی مطالب و استدلالات واهی و
بیاساس بهاییها را پاسخ دادهاند. حقیر هم بر این منظومه ذیل و شرحی نوشتهام که به همراه آن به چاپ رسیده است حاصل اینکه
این افتخار خاکساري و چاکري حقیر در آستان ملازمان آن حضرت ارواح العالمین له الفداء در طول زندگانی مستمر بوده است
این حقیر در کودکی بیانههایی را که پدرم به مناسبت نیمه شعبان مینوشتند حفظ میکردم و در مجالس میخواندم این بیانیهها
بسیار لطیف زیبا و ادیبانه نوشته میشد و علاوه بر عبارات زیباي فارسی و عربی اشعاري را نیز که مرحوم پدرم اعلی الله مقامه خود
فروزان » : سروده بود، دربر داشت به خاطر دارم که ایشان در یکی از این بیانیهها شب و روز نیمه شعبان را چنین توصیف کرده بود
.«.. شبی که از صبح وصال نکورویان ] گوي [ سبقت ربوده و درخشان روزي که چون عارض خوبان رنگ غم از آینۀ دلها زدوده
اولین اثري که قبل از منتخب الاثر در این باره نوشتید، چه بود؟ مرحوم پدرم در جشنها شعرهاي زیادي میخواندند و از من که
بچهاي بودم میخواستند که آنها را حفظ کنم لذا فکر میکنم اولین کتابم شرحی بود که بر اشعار شیواي پدرم نوشتم چه قدر
زمان صرف تدوین کتاب منتخبالاثر کردید؟ الان یادم نیست ولی گمان میکنم دو سه سالی طول کشید. من غیر از وقتی که
صرف درس آیۀالله بروجردي میکردم در بقیه اوقات حتی موقع غذا خوردن در فکر نوشتن کتاب منتخبالاثر بودم چون در این
کتاب ابتکاراتی به کار رفته است که در هیچ کتابی سابقه ندارد. اگر این کتاب را به سبک کتابهاي قبل از آن مینوشتم شاید ده
جلد کتاب میشد. من سعی کردم در هر باب به روایتهایی که در ابواب دیگر آمده است اشاره کنم و تواتر عناوین روایات را
بیان کنم و این کاري ابتکاري بود که سابقه نداشت چنین کاري خیلی فکر و تأمل میخواهد، آدم باید تأمل کند و دلالت هر
روایتی را ببیند که به چه موضوعی اشاره دارد. ممکن است روایتی به ده مطلب اشاره کرده باشد که بتوان آن را در ده باب نوشت
ولی ما آن را فقط در یک باب مناسب نوشته و به جاي تکرار آن در ابواب دیگر، تنها به آن باب اشاره کردهایم مثلًا نوشتهایم که
صفحه 37 از 54
دویست یا سیصد روایت دارد. چنین کاري بیسابقه بود. البته باید عرض کنم که شناخت کامل « یملا الارض قسطاً و عدلًا »
منتخبالاثر و احاطه به فوائد و نتایجی که از این کتاب حاصل شده است خود نیاز به تحقیق گسترده و بحثهاي عمیق دارد. از
تألیف این اثر چه منظوري داشتید؟ چه منظوري بالاتر از خدمت به فرهنگ تشیع و مهدویت و کسب افتخار و نیل به ثواب است
امید است به این نیت از حقیر به شرف قبول نائل گردد. البته اشارة مرحوم استاد آیتاللهالعظمی بروجردي قدسسره سبب شروع به
نگارش کتاب منتخبالاثر شد. براي تدوین این کتاب نخست ابوابی را در 24 یا 28 عنوان تنظیم و به عنوان طرح کتاب به ایشان
نشان دادم ایشان هم آن را تأیید کردند اما بعدها عناوین این ابواب به 100 عنوان رسید. آیا در تألیف این کتاب مشکلاتی هم
ن بنده بسیاري از کتابهاي مهمی که مصادر موضوع ´ داشتید؟ مشکل اساسی در دسترس نبودن منابع و مصادر مورد نیاز بود. الا
مهدویت هستند در کتابخانهام دارم ولی آن زمان یعنی نیم قرن پیش کتابهاي اندکی در دسترس بود؛ مخصوصاً کتابهاي اهل
ن بیشتر یا همۀ کتابهاي معتبري که در موضوع حضرت نوشته شده از منتخبالاثر ´ سنت به زحمت یافت میشد. از آن زمان تا الا
الهام گرفتهاند. البته برخی به این موضوع اشاره نکردهاند ولی بسیاري از بزرگان از جمله شهید سید محمد صدر و آقاي نجمالدّین
عسکري در کتابهایشان نوشتهاند که از این کتاب استفاده کردهاند. من براي تدوین منتخبالاثر کتابهاي زیادي را مطالعه و
بررسی کردم من تمام کتاب تاریخ بغداد را که چهارده جلد است مطالعه کرده و در آن دو یا سه روایت در این زمینه یافتم و یا همۀ
مسند احمد را دیده و صحیح مسلم و کتابهاي مفصل دیگر را در این زمینه مطالعه کردهام با این حال برخی کتابها به سختی گیر
میآمدند؛ مثلاً میخواستم الیواقیت والجواهر شعرانی را ببینم چون معروف بود که محیالدین عربی در کتاب فتوحات المکیه
اسامی همۀ ائمه را نقل و آنها را قبول کرده است و همچنین حضرت مهدي عو را فرزند امام حسن عسکري ع دانسته است اما این
مطلب در فتوحات المکیه چاپ شده وجود نداشت از این سرو سراغ الیواقیت والجواهر که این مطلب را از فتوحات نقل میکند
رفتم و براي یافتن آن راهی تهران شدیم و بالاخره با گشتن در کتابخانهها و کتابفروشیها در یک کتابفروشی در خیابان
بابهمایون آن را یافتیم من هم مطلبی را که میخواستم همانجا پیدا کردم و چون میخواست کتاب را به 45 تومان که آن وقت
پول زیادي بود بفروشد، من آنمطلبرابااجازهکتابفروشدرهمانجا یادداشت کردم شما براي نوشتن این کتاب به چند منبع مراجعه
کردید؟ من به مصادر زیادي از مصادر عامه و خاصه مراجعه کرده و هر کدام را جداگانه نوشتم و تمام مطالب بلاواسطه نقل شده
است البته اگر روایتی از کتابی نقل میشد، مجدداً آن را از کتاب دیگري نقل نمیکردم از صفحه پنجم تا بیست و یکم کتاب
فهرست منابع و مصادر است که همه را بیواسطه نقل کردهام در مجموع در این کتاب از حدود 65 منبع اهل سنت و 95 منبع شیعه
توجه خاص « تواتر » استفاده شده است آیا در تدوین کتاب منتخبالاثر به ارزیابی متنی و سندي روایات هم توجهی داشتهاید؟ ما به
داشتیم براي استناد به خبر واحد باید سندش ثابت شود، اما اگر خبري متواتر شد (متواتر لفظی معنوي یا اجمالی دیگر نیازي به
المهدي من ولد فاطمۀ روایتی متواتر است و محتاج به بررسی سند نیست من » بررسی سند ندارد و موجب قطع میشود. مثلًا روایت
بسیاري از مطالبی را که به صورت خبر واحد موضوع مهدویت را مطرح کردهاند، ننوشتهام و عمدتاً مطالبی را نقل کردهام که خبر
آن متواتراست این کتاب ویژگیهاي فنی و علمی فراوانی دارد و به همین دلیل میتواند بسیاري از شبهات را جواب دهد. من این
روایتها را به سه واسطه نقل میکنم و سند برخی مطالب به گونهاي است که نیازي ندارد طولانی ذکر شود؛ مثلًا این مطلب که
من اهل البیت در 389 روایت آمده و لذا » من ولد امیرالمؤمنین در 214 روایت آمده و یا این مطلب که امام مهدي ع » مهدي ع
انسان یقین میکند که از این همه روایت حداقل یکی از آنها درست است و به همین دلیل دیگر لازم نیست که سند روایات را
مورد بررسی قرار دهیم بنابراین در این کتاب بررسی کامل اسناد روایات خیلی مدنظر من نبوده است و بیشتر به کثرت روایات نظر
داشتهام البته در آن زمان که امکانات امروزي مانند کامپیوتر وجود نداشت بررسی این همه روایت کار سادهاي نبود. در هر حال ما
در این کتاب در پی این بودهایم که نشان دهیم در مورد ویژگیهاي حضرت ولیعصر(عج و علائم و صفات ایشان روایات زیادي
صفحه 38 از 54
123 روایت و در موضوع غیبت آن حضرت « أنّه یملا الارض قسطاً و عدلًا بعد ما ملئت ظلماً و جوراً » داریم مثلًا در این موضوع که
91 روایت دلالت دارد. کتابالغیبه شیخ طوسی کتابالغیبه نعمانی و کمالالدین شیخ صدوق از کتابهایی نقل کردهاند که در
زمان ائمه ع و قبل از ولادت حضرت امام حسن عسکري ع تألیف شدهاند و من براي رفع شبهه در تجدید نظري که در منتخبالاثر
کردهایم روایات را مستقیماً از خود آن کتابها به واسطۀ شیخ طوسی و امثال ایشان نقل کردهام مثلًا شیخ میگوید فلان شخص که
و أخبرنا بجمیع کتبه . ما هم الان میتوانیم بدون واسطه مطلبی را از خود » معاصر با حضرت صادق ع است این کتابها را داشته و
شیخ نقل کنیم چونکتابشهستواگرسندهمذکرشودتشریفاتی است من در درسهایم این مطلب را مطرح کردهام که ما وقتی
مطلبی را از کتاب مرحوم کلینی نقل میکنیم مثل این است که داریم آن مطلب را به سه واسطه از امام ع نقلمیکنم لذانیاززیادي
به بررسی سندي وجود ندارد. اخذ روایت از کلینی به چند صورت امکان دارد: یکی این که از خودش بشنویم دیگر آن که آن را
براي کلینی بخوانیم و سوم این که کتابش را خودش به شما بدهد یا کتابش در دسترس باشد و شما از کتابش نقل کنید در این
صورت سندها مهم نیست و شواهدي این مطلب را تأیید میکند که در کتابم نوشتهام وقتی ما براین اساس روایتی را که راجع به
ولادت امام مهدي ع از نسل حضرت رسول ص است با دو سه واسطه از راوي اول نقل کنیم دیگر جایی براي شک و شبهه باقی
نخواهد ماند. در پاسخ به شبهات و پرداختن به اصل مهدویت چه کتابی را تألیف کردهاید؟ تمام ابواب همین منتخب الاثر پاسخ به
شبهات است و حتی به سایر فرق شیعه مثل زیدیه هم جواب میدهد. الان بعضی از سنّیها با خواندن این کتاب شیعه شدهاند. البته
به طور مستقیم مگر در موارد استثنایی در مقام جواب نبودهایم مثلًا گمان نمیکنم در منتخبالاثر نامی از بهاییها برده باشم با این
که بر عقاید آنها خیلی تسلط هم داشتم حال همۀ این کتاب به یک معنا جواب به آنها و جواب به کسانی است که مدعیان
مهدویتاند. جواب به کسانی است که مدعی مهدویت شدهاند، که امید است در پاسخ به همۀ جهات و ابعاد موضوع فراگیر باشد.
الان برخی نزدیک بودن حادثۀ ظهور را در نشستها و سخنرانیهایشان مطرح میکنند، نظر شما در این مورد چیست کسی از من
اقتربت الساعۀ و انشق » : پرسید: آیا ظهور حضرت نزدیک است گفتم بله نزدیک است گفت چطور؟ گفتم خدا در قرآن میفرماید
أنا و الساعۀ کهاتین . آن حضرت بر حسب عمر دنیا حساب میکنند و میفرمایند، » و از حضرت رسول ص نقل شده است « القمر
قیامت و بعثت من به هم نزدیک است یعنی آن قدر از عمر دنیا گذشته که به نسبت آن قیامت و بعثت نبیاکرم ص فاصله زیادي
ندارند. به این معنا، هر روز ما به ظهور نزدیکتر میشویم شاعر عربی هم قصیدهاي دارد و میگوید: لقدظهرتبین الانام علائم و
هذا امامالعصر بالنصر قادم یعنی علائم ظهور در حال آشکار شدن است پس به یک معنا ظهور نزدیک است اما اگر کسی بخواهد
براي ظهور تعیین وقت کند و یا بخواهد بگوید علائمی که الان آشکار شده همان علائم ظهور است این مشکل است به هر حال
وقتی کسی منتظر است همۀ جریانها را به فال نیک میگیرد و همه را نشانهاي بر تحقق آنچه در انتظارش بهسر میبرد میبیند. اما
روي هم رفته اوضاع و احوال جهان به گونهاي است که میشود گفت عالم به سمت واقعه ظهور پیش میرود؛ یعنی با توجه به
وضعیت فعلی دنیا و مسائلی که روز به روز پیدا میشود، انشاءالله ظهور نزدیک است اتفاق بزرگی در عالم در حال رخ دادن است
و این اتفاق را با پوست و گوشت میتوان لمس کرد و این خارج از ارادة مردم است کسی در آن دخالتی ندارد و مثل موجی در
جامعه روان شده است تنها اختصاص به ایران هم ندارد، دشمن را به نوعی درگیر کرده است و دوست را هم به نوعی دیگر. بله
همینطور است الحمدلله توجه به حضرت ولیعصر(عج خیلی در جامعه ما افزایش یافته است و شما میبینید که شبهاي چهارشنبه
قم اصلًا غوغایی است و جمعیت وسیعی از شهرهاي مختلف به سوي مسجد جمکران حرکت میکنند و این یک سرّ غیبی دارد که
مردم اینگونه به حضرت توجه کردهاند من این واقعه را عادي نمیدانم و معتقدم به واسطۀ تصرف خود حضرت در قلوب مردم واقع
شده است اینکه مردم اینگونه ملتزم و مواظب باشند که مرتب هر هفته به جمکران بیایند، این خیلی قابل توجه است وگرنه مسجد
جمکران قبلًا هم بود. برايخوانندگان مجله موعود که همگی علاقهمند به حضرت مهدياند، چه پیام و تذکري دارید؟ الان عصر
صفحه 39 از 54
غیبت و عصر امتحان است روایات زیادي داریم که در آ پینوشت : 1 . اخیراً دانشمند و محقق محترم آقاي علیاکبر مهديپور
رسالهاي در معرفی و شناساندن کتاب منتخبالاثر نوشتهاند که مطالعۀ آن براي علاقهمندان بسیار مفید است
از قنوت عارفان
... أللّهفمَّ فَقَرّفب ما